تا آخرین ستارهی شب را شمرده است // شهادت حضرت رقيه(س)
تا آخرین ستارهی شب را شمرده است
او منتظر به کیست که خوابش نبرده است؟
بازم صدای پای کسی میرسد به گوش
با جان و دل به صدا گوشها سپرده است
نه این صدای پای عمو نیست، وایِ من
باور نمیکنم، نه، عمویم نمرده است
با چشمهای خسته خدا را میکند نگاه
یعنی پدر را به خداوند سپرده است
جا باز کرده حلقهی زنجیرهای درد
از بس که با دو دست قلبش فشرده است
او و گرسنگی و غم دوری پدر
تن، تازیانه و زخمها که خورده است
تا آخرین ستارهی شب را شمرد و باز
حالا سه شب گذشته و چیزی نخورده است
حمیدرضا بشیری
+ نوشته شده در ساعت توسط دلتنگ نجف
|
باشد که شمیم یار باشد