یاد ایامی که رفتن ساده بود // دقاع مقدس ///
یاد ایامی که رفتن ساده بود
لاله با ما دست بیعت داده بود
حرف هامان بوی همت داشتند
دوستی ها نیز وسعت داشتند
از تمام عشق ها و دردها
مانده زخمی در درون سینه ها
آرزومان کربلا بود و نجف
جان و سر دادیم در راه هدف
یاد مهران و هویزه، یاد هور
یاد سنگرهای پر شور و سرور
چفیه هامان رنگ و بوی یاس داشت
رنگ و بوی بیرق عباس داشت
همدم شب هایمان سجاده بود
حمله کردن، خط شکستن، ساده بود
حسرت رفتن بر این دل مانده است
دست و پایم سخت در گل مانده است
عاشقان رفتند و ما جا مانده ایم
زیر بار غصه ها وا مانده ایم
مجيد ظرافتي
+ نوشته شده در ساعت توسط دلتنگ نجف
|
باشد که شمیم یار باشد