تو آمدی و زن به جمال خدا رسید
انسان دردمند به درک دعا رسید
تو آمدی و مهر و وفا آفریده شد
تو آمدی و نوبت عشق و حیا رسید
هاجر هرآنچه هروله کرد از پی تو کرد
آخر به حاجت تو به سعی صفا رسید
احمد (ص) اگر به عرش فرا رفت با تو رفت
مولا اگر رسید به حق با شما رسید
داغ پدر، سکوت علی (ع)، غربت حسن (ع)
شعري شد و به حنجرۀ کربلا رسید
در تلّ زینبیه غروبت طلوع کرد
با داغ تو قیامت زینب (س) فرا رسید
با محتشم به ساحل عمّان رسید اشک
داغ تو بود بار امانت به ما رسید
*
تسبیح توست رشتۀ تعقیب واجبات
قد قامت الصلاتي و حيّ علي الصلات
*
شب گريه های غربت مادر تمام شد
زینب (س) به گریه گفت که دیگر تمام شد
امشب اذان گریه بگويد بگو، بلال
سلمان به آه گفت: ابوذر تمام شد
طفلان تشنه هروله در اشک می کنند
ایّام تشنه کامی مادر تمام شد
آن شب حسن (ع) شکست که آرام تر ! حسین (ع)
چشم حسین(ع) گفت : برادر! تمام شد
تا صبح با تو اُستن حنّانه ضجّه زد
محراب خون گريست: كه منبر تمام شد
زاینده است چشمۀ زهرایی رسول
باور مكن که سورۀ کوثر تمام شد
باور مكن كه فاطمه (س) از دست رفته است
باور مکن حماسۀ حیدر تمام شد؟
*
زهرا (س) اگر نبود حدیث کسا نبود
زینب (س) نبود و واقعۀ کربلا نبود
*
شب آمده ست گريه كنان بر مزار تو
دریا شکست موج زنان در کنارتو
بعد از تو چلّه چلّه علي (ع) خطبه خواند و سوخت
چرخيد ذوالفقار علي بر مدارتو
زينب (س) كجاست؟ همسفر خطبه های خون
دنيا چه كرد بعد تو با يادگار تو
باران نيزه، نعش غريبانۀ حسن (ع)
آن روزگار زينب (س) و اين روزگار تو
گل داد روي نيزه، سر تشنۀ حسين (ع)
تا شام و كوفه رفت دل داغدار تو
تو سوگوار زينب (س) و زينب غريب شام
تو سوگوار زينب و او سوگوار تو
*
بعد از تو سهم آينه درد و دريغ شد
دست نوازشي كه كشيدند تيغ شد
علی رضا قزوه