در ماتم تو سحاب هم میگرید // نجوای ابوالفضلی
در ماتم تو سحاب هم میگرید
منظومهی آفتاب هم میگرید
ای تشنهترین سلالهی کوثر عشق
از داغ تو چشم آب هم میگرید
**
ای تیغ بگو که از کجا میآیی
از سمت نگاه آشنا میآیی
انگار که خون میچکد از دیدهی تو
ای تیغ مگر ز کربلا میآیی
**
ستاره از نگین بر خاک افتاد
قمر از روی زین بر خاک افتاد
گل سرخی ز دامان پیمبر
برای حفظ دین بر خاک افتاد
**
فدای چشم مستت یا ابالفضل
نگاه میپرستت یا ابالفضل
بده یک جرعهی ناب از می عشق
به قربان دو دستت یا ابالفضل
رحیم زریان
+ نوشته شده در ساعت توسط دلتنگ نجف
|
باشد که شمیم یار باشد