هيچ موجى از شكست شوق من آگاه نيست // مرثيه حضرت سیدالشهدا (ع)

هيچ موجى از شكست شوق من آگاه نيست

در كنار ساحلم امّا به دريا راه نيست

 

تا مپندارند با مرگم تو مى ميرى بگو

اينكه می بينيد فعل است و ظهور، الله نيست

 

در مسير لا و الا خون عاشق مى‏دود

در دل معشوق مطلق راه هست و راه نيست

 

كاروان تشنه اشكت را نشانم داده است

منزل من چشم هاى توست، پلك چاه نيست

 

روى بر سمّ ستوران دادم و گفتم به خاك

در مقام جلوه خورشيد جاى ماه نيست

 

مى برى من را و پا را مى‏كشم روى زمين

در ركاب شوق حرف از قامت كوتاه نيست

 

صوت داود است جارى از فضاى سينه‏ام

در مسيرش استخوانى گاه هست و گاه نيست

 

مى زنيدم ضربه امّا من نمى ريزم فرو

كوه را هيچ التفاتى بر هجوم كاه نيست

رضا جعفری

تا آیه‌های قدر تو تنزیل می‌شود × مدح حضرت صديقه ي طاهره (س) - مولودي حضرت صديقه ي طاهره (س)

تا آیه‌های قدر تو تنزیل می‌شود

هر سوره با شئون تو تحلیل می‌شود

 فرقی نمی‌کند چه کسی می‌کند نزول

زهرا به قلب فاطمه تنزیل می‌شود

 گرمای وحی هستی و بی تو هر آیه‌ای

در این حرای یخ زده قندیل می‌شود

 گاهی درخت می‌شوی و میوه‌های تو

خامش غذای سفره‌ی جبریل می‌شود

 تو چشمه‌ی شگفتی و انجیر می‌دهی

تحریف قطره‌های تو انجیل می‌شود

 تو سیب می‌شوی و تو را میل می‌کند

سرخی گونه‌هاش که تکمیل می‌شود

 تو می‌شوی خدیجه و او با وجود تو

حس می‌کند به آمنه تبدیل می‌شود

 می‌خوانی از خودت ولی آرام و بی گره

بعداً همین تلاوت، ترتیل می‌شود

 بر رحل دستهای تو قرآن کبوتری است

که بر هوای صاف تو تحمیل می‌شود

 ای عطر یاس! معتدلی و ملایمی

پیغمبر از شمیم تو تعدیل می‌شود

 حتی خیال کعبه تو را قد نمی‌دهد

آهت دعا نکرده ابابیل می‌شود

 موسی برای چیدن حرف تو از درخت

پای برهنه دست به زنبیل می‌شود

 فرعون -‌ اگر الهه‌ی دریا غضب کند‌ -

ماهی مرده‌ی شکم نیل می‌شود

 قارون! نظر مکن به حقارت بر این زمین

از آیه‌ای بترس که تأویل می‌شود

 دیدم چگونه لطف شما می‌کند اثر

در کرکسی که مرغ حواصیل می‌شود

 گر جلوه‌ی جلال تو باشد تخلصم

وزن و ردیف و قافیه تعطیل می‌شود

رضا جعفری

باران گرفت و سقف مدائن نشست كرد//مولودي پيمبر اکرم(ص)

باران گرفت و سقف مدائن نشست كرد

دندانه‏هاى كنگره قصد شكست كرد

نورى به صحن معبد زردشتیان رسید

كآتشكده ز نابى آن‏نور مست كرد

بالا بلند آمد و هر ارتفاع را

در زیر پا نهاده و پایین و پست كرد

در هر دلى نشست و به شكلى ظهور داشت

اینگونه بود كآینه را خود پرست كرد

وقتى سؤال كردم از او خود اشاره‏اى

در پاسخم به پرسش روز الست كرد

حسنش به غایت است و ظهورش قیامت است

زیباترین هر آنچه كه زیباتر است كرد

فیض مقدسى و تعجب نمى‏كنم

این چیزها كه هست، نگاه تو هست كرد

رضا جعفری

صد بار خوانده‌اي و دوباره بخوان كم است //نجوای حسینی



صد بار خوانده‌اي و دوباره بخوان كم است
دنيا اگر تمام شود، روضه‌خوان! كم است

بغضي ز ديده‌ام فوران مي‌كند ولي
تشبيه اين دو چشم به آتشفشان كم است

خورشيد در افق همه را تشنه كرده است
گلدسته‌ها زياد و صداي اذان كم است

پروانه را عطش زده‌ام آنقدر زياد
بر بال‌هاي تشنه‌ام اين آسمان كم است

ديدار ما قيامتيان هيأت بهشت
اينجا براي سينه‌زدن جايمان كم است

حجت‌الاسلام رضا جعفري

اين چشم‌ها براي كه تبخير مي‌شود؟ // محرم

 

اين چشم‌ها براي كه تبخير مي‌شود؟
اين حلقه‌ها براي چه زنجير مي‌شود؟

پيراهن محرم من را بياوريد
دارد زمان هيأت من دير مي‌شود

با روضه حسين نفس تازه مي‌كنم
وقتي هواي شهر نفسگير مي‌شود

مي‌آيم از كدورت و اشك عزاي تو
سرچشمه طهارت تصوير مي‌شود

من دستمال گريه خود را نشسته‌ام
چون آب هم به نام تو تطهير مي‌شود

اشك تو تا هميشه جوان مي‌چكد حسين
چشم من است اينكه چنين پير مي‌شود

من تازه تشنه مي‌شوم و گريه مي‌كنم
وقتي زگريه چشم همه سير مي‌شود

ايمان به دست معجزه غم بياوريد
پيغمبري كه باعث تكفير مي‌شود

اين قطره نيست آينه توست يا علي
در اشك ما حسين تو تكثير مي‌شود

حجت‌الاسلام رضا جعفري

من از خجالت گرم گناه لبريزم // لبريز گناه // مناجات با خدا

 

من از خجالت گرم گناه لبريزم

من از تغافل عفو اله لبريزم

 

بجز شكست ندارد نتيجه كردارم

تلاش جاهلم از اشتباه لبريزم

 

بجز ندامت ازاين سينه بر نمى‏خيزد

غبار آينه هستم ز آه لبريزم

 

كسى كه همسفرم شد به درد سر افتاد

مسير غفلتم از كوره راه لبريزم

 

نگاه منتظرم از اميد سرشارم

اميد منتظرم از نگاه لبريزم

 

نوشته‏اند مرا سرنوشت يوسف شهر

ز نابرادرى و گرگ و چاه لبريزم

 رضا جعفری

 

برگشتم از رسالت انجام داده ام  // اربعین

 

برگشتم از رسالت انجام داده ام

زخمی ترین پیمبر غمگین جاده ام

 

ناباورانه از سفرم خیل خارها

تبریک گفته اند به پای پیاده ام

 

یا نیست باورم که در این خاک خفته ای

یا بر مزار باور خود ایستاده ام

 

بارانم و ز بام خرابه چکیده ام

شرمنده ی سه ساله ی از دست داده ام

 

زیر چراغ ماه سرت خواب رفته ام

بر شانه ی کجاوه ی تو سر نهاده ام

 

دل می زدم به آب و به آتش برای تو

از خیمه ها بپرس که پروانه زاده ام

 

چون ابر آب می شدم از آفتاب شام

تا ذره ای خلل نرسد بر اراده ام

رضا جعفری

اشکم ولی ز چشم مدینه چکیده ام // نجوای فاطمی

 

اشکم ولی ز چشم مدینه چکیده ام

یاسم که جای باغ به در آرمیده ام

 

چون ابر پشت پای علی اشک ریخته ام

چون آه در هوای علی پر کشیده ام

 

ای شبه مرد های مدینه چه میکنید

من ذوالفقار خسته ولی آب دیده ام

 

گفتی صلاح نیست که نفرینشان کنی

دست از دعا کشیدم و عزلت گزیده ام

 

همچون نسیم در زده ام خانه هایشان

هر شب به کوچه های مدینه وزیده ام

 

در جلوه ام دوباره مکرر نمی شوم

چون فرصتی گذشته ام و سر رسیده ام

 

نفسی فدا لنفسک یا مرتضی علی

هر چه بلای توست به جانم خریده ام

رضا جعفری

برگشتم از رسالت انجام داده ام // اربعين

 

برگشتم از رسالت انجام داده ام

زخمي ترين پيمبر غمگين جاده ام



نا باورانه از سفرم خيل خارها

تبريك گفته اند به پاي پياده ام



يا نيست باورم كه در اين خاك خفته اي

يا بر مزار باور خود ايستاده ام



بارانم و زبام خرابه چكيده ام

شرمنده سه ساله از دست داده ام



زير چراغ ماه سرت خواب رفته ام

بر شانه كجاوه تو سر نهاده ام



دل مي زدم به آب بر آتش براي تو

از خيمه ها بپرس كه پروانه زاده ام



چون ابر اب مي شدم از آفتاب شام

تا ذره اي خلل نرسد بر اراده ام

رضا جعفري

 

ای اشکهای سینه زده شورتان کجاست؟ // محرم

 

ای اشکهای سینه زده شورتان کجاست؟

تکثیرتان ، طهارتتان ، نورتان کجاست؟

 

امروز ، روز اول مستی و ما خمار

ای تاکها کرامت انگورتان کجاست؟

 

صبح شهید آمده و عصر می رود

پس چله ی زیارت عاشورتان کجاست؟

 

موسی به طور آمده است اِن یکاد کو؟

کوری چشم بلعم باعورتان کجاست؟

 

دریا پر است از صدف و ماهی سفید

کشتی نشستگان هنر طورتان کجاست؟

 

این ذوالفقار با نگهش سخت نافذ است!!

هان ای گروه نرم تنان ! گورتان کجاست؟

 

گفتند عرش چشمه ی نزدیک گریه است

با این حساب پس افق دورتان کجاست؟

 

"من " را نمیبرید و چرا "ما " نمیکنید؟

اعجازتان ، کرامت مشهورتان کجاست؟

 

***********

 

گفتی بکربلا برو و آینه بیار

آنجا نبود غیر تو ، منظورتان کجاست؟

رضا جعفری