چشم تو غزال است، غزال خُتنی نیست //ميلاد پيمبر(ص)
چشم تو غزال است، غزال خُتنی نیست
لعل تو عقیق است، عقیق یمنی نیست
بالاتر از آن است که گفتند و شنیدیم
آلاء بهشت است، ز دنیای دَنی نیست
رندان همه از ما و منی دست کشیدند
در کوی خرابات بجز خود شکنی نیست
از ریشه خراب است جهانِ گذران لیک
این کهنه بساطی است، که بر هم زدنی نیست
گر پایه بر آب است، از آن سقف امیدت
سست است بدان گونه که محکم شدنی نیست
خواهی به مقام ملکوتی رسی ای دل!
با روح قوی شو، به قوای بدنی نیست
بین عرفا بعد محمّدصلی الله علیه و آله به کم و بیش
یک عارف نامی چو اویسِ قرنی نیست
در عدل قوانینِ رسولانِ مُعلّی
محکم تر از احکامِ رسولِ مدنیصلی الله علیه و آله نیست
قربانی او مرغ بهشت است کفن چیست
پیمودن این راه به گلگون کفنی نیست
بگشای لب از هم که ز شیرینی گفتار
طوطی چو با تو این همه شکرشکنی نیست
«حدّاد» ! به گلبانگِ سخن گوش، که گویند
بلبل چو تو با این همه شیرین سخنی نیست
عباس حداد کاشانی