دل شود امشب شکوفا در زمین// مدح امام زمان (عج) // نجواي مهدوي//مولودي امام زمان(عج)

دل شود امشب شکوفا در زمین

می زند لبخند شادی بر زمین

آسمان ِ دل تبسم می کند

روی ماهت را تجسم می کند

ای مسیح آل پیغمبر سلام

انتهای سوره ی کوثر سلام

ای کتاب رازهای مرتضی

یادگار حضرت خیرالنسا

ای صفات تو صفات انبیا

حاصل جمع ِ تمام اولیا

ای قدمهایت صراط المستقیم

حافظ آیات قرآن کریم

ای امام صالحان در روی خاک

اکفیانی اکفیان روحی فداک

السلام ای آفتاب پشت ابر

السلام ای  اوج قله، کوه صبر

السلام ای آخر هر دلخوشی

عاقب از غم تو ما را می کُشی

السلام ای فخر آدم در زمین

یادگار حضرت روح الامین

تو تمام چارده نور مبین

جلوه ی زیبای ربُ العالمین

تو حدیث ناب عترت در زمین

زاده حیدر امیر المومنین

تو همان نوری که از روز ازل

کرد خالق روی ماهت بی بدل

تو سرشت ناب از نسل علی

نور رب در جلوه ی تو منجلی

عمر تو تاریخ ساز عالم است

مبداء آن از رسول خاتم است

ترسم آخر من نبینم روی تو

صورت زهرائی و دلجوی تو

تو کجائی شیعه می خواند تو را

پس نمی گوئی جوابش را چرا

کی می آیی دل تمنایت کند

تا که روزی بوسه بر پایت کند

کی می آیی عقده از دل وا کنم

روضه خوانی پیش تو آقا کنم

کی می آیی کربلا را تاب نیست

در میان خیمه دیگر آب نیست 

وای بر طفل رباب و اضطراب

خیمه خیمه جستوی جرعه آب

آب نَبوَد تا که سیرابش کند

جرعه ای نوشاند و خوابش کند 

کربلا و یک بیابان اشک و آه 

شیرخواره در میان قتلگاه

نام تو آمد در آنجا بر زبان

کی می آیی حضرت صاحب زمان

ای خوش آن روزی فرج برپا شود

با دو دست فاطمه امضا شود

 کمال مومنی

یا امام العَصر یا کهفَ الاَمان // مدح امام زمان (عج)

 

آیت الله صافی گلپایگانی قطعه شعری به نام « من ترا تا جسته‌ام حق جسته‌ام»به مناسب میلاد حضرت صاحب الزمان(عج) سروده است که ابیات آن به ترتیب با حروف «یا ابا صالح المهدى ادرکنى» آغاز می‌شود.

ى

یا امام العَصر یا کهفَ الاَمان

یا جمال الکَون یا قطبَ الزَّمان

ا

اى ز فیضت ما سِوالله برقرار

وى طفیل هستی‌ات ‌کون و مکان

ا

اى سپهر عدل و مصباحِ یقین

وى جنابت قبله‌ی کرّوبیان

ب

بنده‌ی درگاه تو افلاکیان

ریزه‌خوار خوانِ تو پیر و جوان

ا

اى نگهدارنده‌ی دین خدا

وى پناه و مُنجى مستضعفان

ص

صبر ما زین شام هجران شد تمام

رفت از کف طاقت و تاب و توان

ا

الفراقُ الفراقُ الفراق

الامانُ الامانُ الامان

ل

لا تدعنا فى النوائب الغیاث

ادرک العبد الضعیف المستهان

ح

حجّت‌اللّهى و مصباحِ هدى

ز امر یزدانى به عالم حکمران

ا

آنکه سر بگذاشت بر خاکِ درت

خاک درگاهش بود رشک جنان

ل

لاینال الجنة الّا من یکون

شیعة المهدى امام انس و جان

م

من تو را تا جُسته‌ام حق جُسته‌ام

اى سلیل خاتم پیغمبران

ه

هر که سر برتافت از درگاه تو

گشت محکوم عذاب جاودان

د

در جلال و قدر تو حیران عقول

در بیان مدح تو الکن زبان

ى

یا امینَ الله عَجِّل فى الظّهور

وانْصُرِ الاِسلام بِالنّصرِ العیان

ا

اوفِتاده دین و احکام خدا

شرح و تفسیرش به رأى جاهلان

د

در نظامات و هدایت‌هاى شرع

باب تحریف آمده اندر میان

ر

ریشه‌ی بیداد و نامردى بزن

پُر ز انصاف و عدالت کن جهان

ک

کاخ استکباریان کن منهدم

سرنگون کن رایت وهّابیان

ن

نام آمریکا و روس بلشویک

محو کن با سایر بیگانگان

ى

یا ولىَّ الله «لطفى» را مخواه

بیش از این اندر فراقت خسته جان

حضرت آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی