دلم افتاده می دانم که خیلی زود می آئی // نجواي مهدوي
دلم افتاده - مي دانم دم موعود مي آيي
كجا يا كي- نمي دانم خلاصه زود مي آيي
شبي دلخسته ازاين انتظار سرد و طولاني
كسي آهسته زيرگوش من فرمود مي آيي
براي بستن زخم پرستوها شده حتي
ازاين دنيا اگر يك روز باقي بود مي آيي
دل من هرچه مي گردد درونش گم شده چيزي
... و تو حتما براي رفع اين كمبود مي آيي
اگر دستي بخشكاند تمام رود نيلي را
تو با صندوق چوبي از فراز رود مي آيي
به دنبالت ورق خواهم زد اين تقويم خالي را
دلم افتاده- ميدانم كه خيلي زود مي آيي
جبار نوروزي كوره جان
+ نوشته شده در ساعت توسط دلتنگ نجف
|
باشد که شمیم یار باشد