درد از تمام روزنه‌ها سر کشیده‌ است
پا را ز حد خویش فراتر کشیده است

در امتداد بی‌کسی روزهای زخم
دیوار و در برای تو خنجر کشیده است
 
تقدیر زخم خورده، غروب غم تو را
در شعله‌های آتش این در کشیده است
 
این شهر در سکوت فرو رفته، بعد تو
این زهر را برای ابد سرکشیده است
 
طیبه تقی زاده