من از خجالت گرم گناه لبريزم

من از تغافل عفو اله لبريزم

 

بجز شكست ندارد نتيجه كردارم

تلاش جاهلم از اشتباه لبريزم

 

بجز ندامت ازاين سينه بر نمى‏خيزد

غبار آينه هستم ز آه لبريزم

 

كسى كه همسفرم شد به درد سر افتاد

مسير غفلتم از كوره راه لبريزم

 

نگاه منتظرم از اميد سرشارم

اميد منتظرم از نگاه لبريزم

 

نوشته‏اند مرا سرنوشت يوسف شهر

ز نابرادرى و گرگ و چاه لبريزم

 رضا جعفری