1
یکی می گفت از گل بهتر است او
شبیه حضرت پیغمبر است او
علیّ مرتضا آمد به میدان
ولی نه! نه! علی اکبر است او

 ۲
غریبه! آی جانم  را ندیدی؟
مه هفت آسمانم را ندیدی؟
عطش آتش زده بر جان طفلان
عموی مهربانم را ندیدی؟

 3
نگاه نازنینت کربلایی
لبانت قاری «قالو بلی» یی
به خواهر گفتی از بالای نیزه:
رسید ای وای هنگام جدایی!

 4
هنوزم کربلا زیباترینه
هنوزم داغ عشقت بر جبینه
هنوزم عالمی لب تشنه تو...
هنوزم مشک آبت بر زمینه

عبدالرحیم سعیدی راد