از الف اول امام از بعد پیغمبر علی است //الفبای عشق// نجوای علوی
از الف اول امام از بعد پیغمبر علی است
آمر امر الهی شاه دینپرور علی است
●
ب برادر با نبی، بیرق فراز دین حق
بحر احسان، باب لطف بیحد و بیمر علی است
●
ت تبارک تاج و طاها تخت و نصراله سپاه
تیغآور، خسرو مستغنی از لشگر علی است
●
ث ثری مقدم، ثریا متکا، ثابت قدم
ثانی احمد به ذات کبریا مظهر علی است
●
ج جاه و قدرش ار خواهی به نزد ذوالجلال
جل شانه جز نبی از جمله بالاتر علی است
●
ح حدوثش با قِدم مقرون، حدیثش حرف حق
حاکم حکم اللهی حیه در حیدر علی است
●
خ خداوند ظفر، خیبر گشا، مرحب شکار
خسرو ملک ولایت، خلق را رهبر علی است
●
د داماد نبی، دست خدا، دارای دین
داعی ایجاد موجودات از داور علی است
●
ذ ذاتش ذوالجلال و ذالمنن وز ذوالفقار
ذلت افزا بر عدوی ملحدِ ابتر علی است
●
ر رفیعالقدر و والا رتبه، روح افزای سخن
رهنمای خلق عالم، ساقی کوثر علی است
●
ز زبر دست و زکی و زاهد و زهد آفرین
زیب بخش مسجد و زینت ده منبر علی است
●
س سعید و سید و سرور، سلونی انتساب
سر لا رطب و لا یابس، سر و سرور علی است
●
ش شفیع المذنبین، شیر خدا، شاه نجف
شمع ایوان هدایت، شافع محشر علی است
●
ص صدّیق و صبور و صالح و صاحب کرم
صبح صادق از درون شب پدیدآور علی است
●
ض ضرغام شجاعت پیشهی روشن ضمیر
ضاربی کز ضربتش مضروب لایخبر علی است
●
ط طبیب طبعدان، مطلوب ارباب طلب
طاق نه کاخ مطبق طرح را لنگر علی است
●
ظ ظهیر ملک و ملت ظاهر و باطن امام
ظل ممدود خدای خالق اکبر علی است
●
ع عینالله و علی جاه و علام الغیوب
عالم علم علی الاشیا ز خشک و تر علی است
●
غ غران شیر یزدان، غیرت الله المبین
غالب اندر غزوهها بر خصم بد گوهر علی است
●
ف فصیح و فاضل و فخر عرب، میر عجم
فارس میدان مردی، فاتح خیبر علی است
●
ق قلب عالم امکان قسیم خلد و نار
قاضی روز قیامت، خواجهی قنبر علی است
●
ک کنز علم ماکان و علوم مایکون
کاشف سر و علن، از اکبر و اصغر علی است
●
ل لطفش شامل احوال کل ما خلق
لازم التعظیم، شاه معدلت گستر علی است
●
م ممدوح صحف، موصوف تورات و زبور
مصحف و انجیل را مصداق و المصدر علی است
●
ن نظام نه فلک از نام نیکش، وز جمال
نور بخش مهر و ماه و انجم و اختر علی است
●
و واجب منزلت، ممکن نما، والا گهر
واقفِ از ماوقع و از ما وقع یک سر علی است
●
هـ هوالهادی المضلین فی الصراط المستقیم
هر چه بهتر خوانمش صد بار از آن بهتر علی است
●
ی یدالله فوق ایدیهم یکی از مدح او
یک سر از یا تا الف هر حرف را مضمر علی است
●
جان علی، جانان علی، ظاهر علی، باطن علی
می علی، مینا علی، ساقی علی، ساغر علی است
●
گویی ار مدح علی دیگر چه غم داری صغیر
یاور خلق جهانی گر ترا یاور علی است
صغیر اصفهانی
باشد که شمیم یار باشد