نشسته ام  به  گذرگاه  ناگهانی سرخ

در انتظار خطر ، زیر آسمانی سرخ

نشسته ام كه بچینم عبور توفان را

ز جاده های اساطیری زمانی سرخ

بر آن سرم كه بخوانم نمازی از آتش

اگر كه شعله بگوید ، شبی اذانی سرخ

تمام هستی من ، دفتری غزل – آتش

و سهم من ز تمام جهان ، زبانی سرخ

خدا كند دل من در صف خطر باشی

شبی كه واقعه می گیرد ، امتحانی سرخ

در انتهای حماسی ترین شب تاریخ

ظهور می كند آن مرد آسمانی ، سرخ

به قاف خوف و خطر ، تا ظهور آن موعود

خدا كند دل من، منتظر بمانی سرخ

رضا اسماعیلی