گلدان پشت پنجره ام،ماه اگر تویی // نجواي رضوي
گلدان پشت پنجره ام،ماه اگر تویی
این فرصت گرامی کوتاه اگر تویی
در کوچه باغهای جهانت وزیده ام
بادم ،نسیم رهگذرم، راه اگر تویی
من آتش قدیمی معبد که هیچ نیست
خورشید سر بلند سحرگاه اگر تویی
خورشید سربلند سحرگاه من بتاب
من خاک زیر پای توأم ،شاه اگر تویی
خاکم،اگر تو ابر شوی می شناسمت
لب تشنه ام به بارش ناگاه اگر تویی
آّبم اگر تو چشمه بخواهی ، اگر تو رود
صد برکه،عکس روشن آن ماه اگر تویی
در جستجوی دام،خرامان دشت و کوه
صیاد مهربان کمین گاه اگر تویی
صیاد من ضمانت دل با نگاه توست
پلکی بزن به سمت دلم،گاه اگر تویی
ای کاش جای آتش و آب و نسیم و خاک
من را کبوتری بکنی آه...اگر تویی
نغمه مستشار نظامی
+ نوشته شده در ساعت توسط دلتنگ نجف
|