خوشا جمال جمیل تو ای سپیده ی صبح

که جلوه های تو پیداست در جریده ی صبح

 

هلا طلیعه ی موعود! جان رستاخیز

بیا که با تو بروید گل سپیده ی صبح

 

به پهندشت خیالم ، چمن چمن گل یاس

شکفته شد به هوای گل دمیده ی صبح

 

گلوی ظلمت شب را دریده خنجر روز

نمای روشن امید در پدیده ی صبح

 

درای قافله ی شب دگر نمی آید

ز پشت پلک افق شد شکفته دیده ی صبح

 

اگر چه غایبی از دیدگان من ، ای خوب!

خوشا به چهره ی زیبای آفریده ی صبح

اکبر بهداروند