دوباره وقت غم و وقت عزاست // خیرات گریه// اربعين
دوباره وقت غم و وقت عزاست
اربعین حضرت خون خداست
پیرهنای مشکی رو در نیارید
قافله هنوز تو راه کربلاست
*
چل روزه قافله سامون نداره
دیگه پای بچه ها جون نداره
چل روزه سر حسین رونیزه ها
غیر موهای پریشون نداره
*
کاروان گریه و اشک و عزا
اومدن تا همه با شور و نوا
مجلس زوضه بگیرند کنار
قبر خاکی شهید کربلا
*
زخمیه پلکای گریه ی همه
بساط روضه خونی فراهمه
چادر فاطمه خیمه ی عزاست
معجر خاکی عمه پرچمه
*
یادی از مادر سادات می کنند
صبوری رو باز هم اثبات می کنند
کنار مزار یار تشنه لب
اشک و آه و گریه خیرات می کنند
*
چشما بارونی اشک و شبنمه
صداها زخمی بغض و ماتمه
پشت خیمه ها رو می گرده یکی
یکی هم رفته کنار علقمه
*
دلا غرق غصه ای ناتمومه
یکی می گه قبر بابا کدومه
آروم آروم با خودش می گه رباب
دیگه زیر سایه رفتن حرومه
*
زیر لب روضه ی لالا می خونند
نوحه با نوای ناله می خونند
نکنه جامونده تو خرابه که
همه دارن از سه ساله می خونند
*
اربعین وقف عزای زینبه
بیقرار گریه های زینبه
وقت روضه خوندن سر حسین
توی کربلا برای زینبه
*
داغ لاله می چکه از دل اشک
چیه جز خون جگر حاصل اشک
تاقیامت به یاد روز دهم
می شه خاک کربلا محفل اشک
یوسف رحیمی