بين شب و روز جنگ شد بر سر عشق

خورشيد طلوع کرد بر منبر عشق

 

درياچه ساوه از تعجب خشکيد

هنگام تولد تو پيغمبر عشق!

***

در وصف بهار هر چه گفتند تويي

آن صبح سپيد بي همانند تويي

 

هر چند که بي سايه تريني اما

پيداست که سايه خداوند تويي!

***

خورشيد نمي رسد به بال و به پرت

يك عالم صف كشيده در پشت سرت

 

دنيا همه انگشت به دندان مانده ست

بر معجزه بلند شق القمرت! 

عبدالرحیم سعیدی راد