فروغِ ديده آمد، سرور سينه آمد // ميلاد پيمبر(ص)///////////////////
فروغِ ديده آمد، سرور سينه آمد
ظهور اين دو آيتِ خوش، هم قرينه آمد
خزينه ی رسالت خالى شد از گهرها
والاترين جواهر، از آن خزينه آمد
دو ناخداى امكان ، بهر نجات انسان
هر يك به جلوه خاص ، در اين سفينه آمد
از مطلع رسالت ، و ز مشرق امامت
خورشيد مكه سرزد، ماه مدينه آمد
آن خاتم النبين ، وين صادق الائمه
جبرئيل كويشان را، عبدى كمينه آمد
احمد كه با ظهورش ، شد دفن بت پرستى
صادقعلیه السلام كه عشق رويش ، در دل دفينه آمد
آن تا دهد به عالم ، عشق و اميد برخاست
اين تا برد ز دل ها، نفاق و كينه آمد
شكست زين دو قدرت، بت هاى جهل و الحاد
انسان كه بارش سنگ بر آبگينه آمد
تنها نشد مؤيد در مدحشان ثنا خوان
جبرئيل هم غزل خوان ، در اين زمينه آمد
+ نوشته شده در ساعت توسط دلتنگ نجف
|