از چشمه های خشک و شررهای سوخته

تا آه سرد و اشک سحرهای سوخته

 

از شمسهای سر به نی آسمان نشین ...

تا دست و بال خُرد قمرهای سوخته

 

از حرف سخت مثل فراقت فراری ام ...

اما تویی تلاوت سرهای سوخته

 

دارد نشان سبز امید ظهور تو ...

پس کوچه های غربت و درهای سوخته

 

همت کن ای نُهم پسر اسمه شفاء ...!

دریاب حال فطرس و پرهای سوخته

 

نُه سَم چشیده منتظر پادزهر تو

آرامش شرار جگرهای سوخته

 

برگرد از صلیب مسیح نجات بخش!

بر نبش قبر نحس پدرهای سوخته

 

برگرد تا فراق و غزلهای انتظار

گردند شاه بیت خبرهای سوخته

 

حامد اهور