از شبستان ولايت قمرى پيدا شد//مولودي حضرت جواد الائمه (ع)//////////
از شبستان ولايت قمرى پيدا شد
از گلستان هدايت ثمرى پيدا شد
بحر موّاج كرم آمده در جوش و خروش
كه ز درياى عنايت گهرى پيدا شد
شب ميلاد جواد است، ندا زد جبريل
كز پى شام مبارك سحرى پيدا شد
از افق ماه درخشان رجب داد نويد
كه ز خورشيد ولايت قمرى پيدا شد
مى رسد نكهت ريحان بهشتى به مشام
كه ز «ريحانه» رضا را پسرى پيدا شد
سال ها بود پدر چشم به راه پسرى
كه پسر آمد و نور بصرى پيدا شد
نام نيكوش محمّد، لقب اوست جواد
در صفات ملكوتى بشرى پيدا شد
دادخواهان جهان را ز پى دادرسى
خسرو دادرس دادگرى پيدا شد
مظهر زهد و فضيلت، كه بدان گوهر پاك
علم نازد كه مرا تاج سرى پيدا شد
مجلس آراسته مأمون ز بزرگان و رجال
كه ز در كودك صاحب نظرى پيدا شد
پاسخ مجلسيان داد به هرگونه سؤال
كز همه برتر و شايسته ترى پيدا شد
سپر انداخته روباه صفت، مدّعيان
زان كه در بيشه ی دين شير نرى پيدا شد
اى كه در وادى حيرت شده اى سرگردان
غم مخور قافله را راهبرى پيدا شد
خرّم آن گل كه ز هر سو به تماشاى رخش
صد چو من بلبل خونين جگرى پيدا شد
چو بدو رايحه ی جد گراميش رسيد
در دل از شوق وصالش شررى پيدا شد
چون به بغداد دو سرچشمه رسيدند به هم
خاك را لطف و صفاى دگرى پيدا شد