آری ای دوست مرا داغ عتابم کافی است//رمضان///////////////////////
آری ای دوست مرا داغ عتابم کافی است
به دلم قهر و غضب وقت خطابم کافی است
دیگر از عدل عذابم مکن ای معدن فضل
شعله خجلت ذنبم به عذابم کافی است
مستحق غضب و قهر و عذابم اما
بی محلی تو یارب به جوابم کافی است
آه، رسوا مکنم نزد رئوس الاشهاد
زآنکه شرمندگی روز حسابم کافی است
باورم نیست ز اصحاب شمالم خوانند
پیش اصحاب یمین چشم پر آبم کافی است
خواهی ار از من نالان گذری در صف حشر
پیش چشمان علی ترک عقابم کافی است
شعله ی نار بر این چهره میفروز که خود
از گنه مانده بر این چهره نقابم کافی است
+ نوشته شده در ساعت توسط دلتنگ نجف
|
باشد که شمیم یار باشد